آغشته به سنت های فرهنگی، لباس عروسی بسیار فراتر از قطارهای طولانی و توری های سفید است. جنسا ویلیامز برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد شیوههای متفاوتی که فرهنگ غربی از لباسها درک میکند، به ابتدا بازمیگردد.
به گفته مورخان، تصور میرود که مفهوم پوشیدن لباس عروس زیبا و مخصوص برای مقاصد ازدواج از افسانههای چینی سرچشمه گرفته باشد، جایی که یک شاهزاده خانم لباس ققنوس و تاج میپوشید که شانس و صلابت او را در ازدواج به ارمغان میآورد.
تا به امروز، عروسهای چینی همچنان به یک لباس قرمز دراماتیک دم ققنوس علاقه دارند، که ادای طلسم به آن داستان اولیه است.
در کره و ژاپن، لباسهای عروسی ابریشمی با توجه به سلسله و فصل حاکم تغییر میکردند، اما معمولاً از رنگهای روشن پیروی میکردند که برای تقلید از خانواده سلطنتی طراحی میشدند.
اگرچه مفهوم ازدواج ازدواج به تمدن های باستانی سومر، بابل و آشور برمی گردد، ایده عروسی به عنوان یک مفهوم عاشقانه بسیار جدیدتر است.
از طریق تجزیه و تحلیل نقاشیهای ساخته شده از مصنوعات آشوری از جمله تفسیر نقاش بریتانیایی ادوین لانگ در سال ۱۸۷۵، زنان لباسهای سفید یا کرمی میپوشیدند تا در محیطی شبیه بازار به آنها پیشنهاد شود، و زنان کمتر مطلوب به عوام اختصاص داده میشدند.
در روم باستان، عروسها از مدل موهای بافته شده و حجابهای زرد پررنگ استفاده میکردند، در حالی که زنان آتنی باستان لباسهای بنفش و قرمز میپوشیدند که به شکل کمربندی شکل میگرفت که بهطور نمادین توسط داماد پس از پیوند شل میشد.
برخی بر این باورند که سنت عروسی سفید از این سنت ازدواج-بازار نشات میگیرد، اما به همان اندازه محتمل است که در عصر ویکتوریایی تثبیت شده باشد و در مفاهیم باکرگی و پاکی آغشته باشد.
تمیز نگه داشتن لباس های سفید پرهزینه و دشوار، به عنوان نمادی از وضعیت در عروسی های مختلف بریتانیا در طول دهه های ۱۴۰۰ و ۱۵۰۰ ظاهر می شد، اما زمانی که ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۴۰ برای ازدواج لباس سفید پوشید، مفهوم لباس عروس سفید به استاندارد تبدیل شد.